دانشگاه تبريز در نهضت امام خميني (ره)(3)


 

نويسنده:محمد طاهري خسروشاهي




 

-صداي روحانيت؛ در کلاس هاي دانشگاه
 

از نمونه هاي چشمگير تغيير کيفي نيروهاي مخالف حکومت در دانشگاه، گرايش دانشجويان به گوش دادن«صداي روحانيت»است که از طرف طلاب طرفدار نهضت امام خميني از عراق پخش مي شد. يکي از دانشجويان چنين مي گويد:
يک راديو بود به نام راديو صداي روحانيت مبارز ايران تقريبا ساعت يک و نيم -دو پخش مي شد که ساعت دو هم زمان با شروع کلاس ها بود. بچه ها واقعا تشنه مسائل مذهبي و اسلامي و سياسي بودند. آن موقع هم راديو ترانزيستوري کم بود. يادم است راديو را وسط مي گذاشتيم و بچه ها دورش جمع مي شدند و اخبار گوش مي دادند.(1)
گسترش شعار«درود بر خميني»و «مرگ بر اسرائيل»در دانشگاه تبريز-سال 1352

-برگزاري پر شکوه مراسم 15 خرداد در دانشگاه تبريز
 

سالگرد پانزدهم خرداد مهم ترين مناسبت دانشجويات مذهبي دانشگاه تبريز براي تظاهرات و اعتصاب بود.(2)
ارسال اسامي دانشجويان مبارز تبريز به سازمان امنيت
قبل از فرا رسيدن پانزدهم خرداد، جنب و جوش عجيبي در بين دانشجويان مذهبي ديده مي شد. ميراسد مؤمني از دانشجويان فعال در خاطرات خود، به تلاش عده اي از دانشجويان اشاره مي کند که قرار مي گذارند در کوه، به برنامه ريزي بپردازند. اما با حضور يکي از دانشجويان غير مطمئن چپي در جمع آنها موفق به برنامه ريزي نمي شوند. حسين علايي در اين مورد توضيح مي دهد:
قرار گذاشتيم که براي روز پانزدهم خرداد، برنامه ريزي بکنيم و به همه اطلاع داديم که از کجا و چگونه شروع کنيم. اين اولين سالي بود که يک تظاهرات درست و حسابي به صورت دسته هاي وسيع راه افتاد. شعار اين بود«درود برخميني، سلام بر خميني»(3)

-شکستن عکس بزرگ شاه در کتابخانه مرکزي دانشگاه تبريز
 

عده اي از دانشجويان دانشگاه تبريز در اعتراض به جشن سالروز انقلاب سفيد شاه و مردم، تصميم گرفتند تصوير بزرگ محمد رضا پهلوي و فرح را که در سالن ساختمان کتابخانه مرکزي دانشگاه تبريز نصب شده بود بشکنند. محمد باقر فرهاديان چگونگي اين اقدام را چنين شرح مي دهد:
حدود ساعت ده صبح تصميم گرفته شد. صبح آن روز عده اي از دانشجويان را مطلع کردند و هر يک سنگ يا پاره آجري را برداشتيم آماده اين کار شديم. پس از پرتاب سنگ و آجر کاملا شکست و پايين افتاد. بعد از چند لحظه محل را ترک کرديم ولي گارد
مطلع شد و دانشجويان را تعقيب کرد.(4)

-آخرين سفر شاه و فرح به تبريز و اوضاع امنيتي دانشگاه
 

محمد رضا پهلوي و فرح ديبا آخرين سفر خود را به تبريز در تاريخ دوم مهر 56 انجام دادند. آنها اين سفر خود را در اجراي سياست هاي جديد رژيم و با توجه به اوضاع بحراني و حرکت هاي مکرر دانشجويان دانشگاهاي کشور و هم زمان با افتتاح سال تحصيلي جديد انجام مي دادند. در اين مراسم پيشنهاد شد که گارد دانشگاه از آنجا خارج شود. براي سفر شاه به تبريز تدابير امنيتي بسيار شديدي اتخاذ شده بود. در سطح شهر به هر چيزي مشکوک مي شدند بازرسي مي کردند.
رضا آيت اللهي از دانشجويان دانشگاه تبريز به اين تدابير امنيتي اشاره مي کند:
مقرر کرده بودند که هرگونه عناصر ناراضي که ممکن بود در طول سفر شاه مسئله ايجاد کنند در سطح شهر نباشند. بالاخره سفر انجام شد. خانه هايي که من و دوستان جداگانه اجاره کرده بوديم در کنار خيابان پهلوي قرار داشت. در طول مدتي که شاه در تبريز بود، مأمورين زيادي در خيابان ها بودند. به در خانه هاي کنار خيابان مراجعه مي کردند و گفتند هيچ وقت پرده ها را کنار نزنيد. بچه کوچک ما که نشسته بود زمين با خط کش مي زد به پرده، چند دقيقه بعد پاسبان در را زد و گفت در اتاق بالا کيست؟گفتيم:«خودمان هستيم»گفت:«بگوييد
پرده را تکان ندهند. »خلاصه شهر را در اين حد کنترل مي کردند.(5)

-بازتاب شهادت حاج آقا مصطفي خميني در دانشگاه تبريز
 

خبر بهت آور شهادت حاج آقا مصطفي خميني، ايران را در اندوه فرو برد. در وضعيتي که تا چندي پيش بردن نام آيت الله خميني جرم محسوب مي شد، خبر شهادت فرزند ارشد ايشان روند جريان ها را تغيير داد. مبارزان مسلمان از فرصتي که با اين فقدان يافته بودند، مجلس بزرگداشت ارتحال ايشان را در بسياري از شهرهاي ايران با شکوه و عظمت خاص برگزار نمودند.
شهادت حاج آقا مصطفي، مريدان امام را در تبريز-که در راس آنها آقاي قاضي قرار داشت-به تحريک واداشت. از طرف ديگر دانشجويان مسلمان دانشگاه تبريز هم که به امام خميني عشق مي ورزيدند، در حسرت برگزاري مراسم شکوهمند ترحيم فرزند رهبر خود بودند. حسين علايي در مصاحبه با مرکز اسناد انقلاب اسلامي مي گويد:
رفتيم خدمت آيت الله قاضي طباطبايي که نماينده امام بود و آقايان ديگر درآنجا بودند. از آقاي قاضي خواهش کرديم شما بياييد مجلس بگيريد براي حاج آقا مصطفي خميني و اطلاعيه بدهيد. البته گروه هاي ديگر هم تقاضا کرده بودند و خود ايشان هم مصمم بودند؛ ما ازايشان خواهش کرديم که شما مجلس بگيريد، ما هم اطلاعيه را توزيع مي کنيم و هم مجلس را برگزار مي کنيم. يعني بچه ها را از دانشگاه مي آوريم و حتي سخنران هم مي آوريم. ايشان هم قبول کردند.
آيت الله قاضي طباطبايي براي سخنراني در اين مراسم از حجت الاسلام فلسفي دعوت کرد؛ وي به دليل ممنوعيت منبر رفتن از آمدن خودداري کرد و به جاي خود آقاي سيد احمد حسيني همداني را به آقاي قاضي معرفي نمود و از ايشان براي سخنراني در تبريز دعوت به عمل آمد سرانجام مجلس ختم در ساعت مقرر در مسجد آيت الله بادکوبه اي برگزار شد. آقاي حسيني همداني به منبر رفت و چندين مرتبه نام امام خميني را بر زبان آورد.(6)

پي‌نوشت‌ها:
 

1. نيک بخت، همان، ص 541.
2. علي باقري، خاطرات 15 خرداد تبريز(تهران:حوزه هنري دفتر ادبيات انقلاب اسلامي، 1374)، ص 38.
3.آرشيو دفتر ادبيات انقلاب اسلامي، مصاحبه با دکتر حسين علايي.
4. همان، مصاحبه با محمد باقر فرهاديان.
5. همان، مصاحبه با رضا آيت اللهي.
6. حسين نجفي، قيام 29 بهمن(تبريز ستاد يادواره شهداي منطقه حکم آباد تبريز، 1382)، ص 62.
 

منبع: نشريه 15 خرداد، شماره18.